خب عجیب است
که بعد از گذر مدتی
باز آدم هوس چیزی را میکند
که بسیار سرد با آن برخورد میکند.

به نظر من تقریبا مرموز است
که گذشته من, و ریشه من است
که همزمان هم میخواهد مرا فراری دهد
و هم سعی میکند نگهم دارد
در جایی که
یک تناقض به تمام معناست.
وطن من داغون است
او من را هم داغون میکند و در عین حال تنها چیزیست
که مرا حفظ میکند.