جنگ شروع شد
قبلش زیبا بود
اما از سرنوشت کسی جان سالم به در نمی برد
فقط جنگ یا فرار میماند
بعضی تصمیم به ماندن گرفته اند
و مسئولیتش را نیز عهده دار میشوند
بعضی دیگر تصمیم به فرار می گیرند
و آینده ی جدیدی آغاز میکنند
بعضی ها مرگ را انتخاب میکنند

یک جنگ مردانی لازم دارد, که بجنگند
مهم نیست, که زنده میمانند یا خیر
مساله این است, که تا آخر بجنگند
از جنگ که سخن میگوییم
به دشمنی می اندیشیم, که کشور را تسخیر کرده است
اما اگر در کارزار جنگ سرباز ها بیشتر شوند
میبینی, که دشمنت برادرت است
پس این دیگر جنگی نیست
که در آن از وطنت دفاع کنی
این برادرکشی است
که در آن فقط قوی تر زنده میماند

و بعد زمان فرار آغاز میشود
برای در رفتن از همه اینها
و جنگی تازه سر میگیرد
که کاملا متفاوت است
و در آن سلاح نقشی ندارد
بلکه فقط آرزوی آدمی
برای به دست آوردن امنیت