من هرگز در زندگی‌ام
شعر ننوشته‌ام، اما در غربت من
احساس می‌کنم که الآن این نیاز را دارم.
از غربتم به شاعر تبدیل شدم
و از جدایی از عزیزانم
خیلی غمگین هستم.
مادر، پدر و خواهرانم، شما را دلم برایتان تنگ می‌کند.
تنها با شما خاطرات و عشق را به اشتراک می‌گذارم.
ای خدا، آیا تنهایی پس از چنین
روزهای زیبا با شما تحمل ناپذیر است.
گاهی احساس رضایت می‌کنم،
اما بیشتر اوقات این حس به غم و رنج می‌پیوندد
و من باید هر بار
دوباره خود را پیش بگیرم.