میگویند زبان آلمانی خشن است

 

ولی من هنوز همان فردی هستم

وقتی زبان ناز و شیرین فارسی را سخن میگویم

زبان بزرگترین شاعران و عارفان را

زبان مولانا جلالالدین بلخی

زبان حافظ شیرازی

زبان رابعه بلخی

زبان عمر خیام و سعدی

 

من هنوز همان فردی هستم

وقتی دری صحبت میکنم – کابلی –

انگار که در کوچهپسکوچههای کابل قدم میزنم

و با دکاندارها همکلام میشوم – «کاکا جان» میگویم –

و احمد ظاهر میشنوم.

 

من فرد خشن نیستم.

 

من هنوز همان فردی هستم که

کالای سبز هزارگیاش را به تن میکند،

روی توشکه مینشیند و به بالشت خامکدوزی تکیه میکند،

چای سبز مینوشد و با بابهکلان، آجهکلان، خالهجان و ماماها

به لهجهی اصیل هزارگی «توره» میگوید.

 

زبان آلمانی خشن نیست.

شاید در ذهن تو صداهایی میپیچد

که تو را به یاد گذشتهای تلخ و تاریخی میاندازد.

 

ولی زبان آلمانی زبان گوته و شیلر است،

زبان باخمان و بتینا فون آرنیم،

زبان برشت و هاینه.

 

آلمانی زبانی است که در آن میگوییم:

Seelenverwandtenو Zusammengehörigkeit,

Herzensangelegenheit و Heimat.

 

من فرد خشن نیستم.

مهم نیست کدام یکی از این زبانها را صحبت کنم،

در آخر من: منم